روشاروشا، تا این لحظه: 4 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

روشا عشق مامان و بابا

اولین خرید لباس بارداری

عشق مامان ، دیگه مامانی نمی تونه لباسهای قبلشو بپوشه . دیروز با مامان بزرگ و خاله جون رفتیم چندتا لباس بارداری خریدیم که هم تو راحت تر باشی هم مامانی . دیروز که پیش دکتر بودم دوباره سونو کردم وای کوچولوی دوست داشتنی وقتی که می بینمت از یه نوع خوشحالی یه حالی می شم که توو دنیا نمی دونم اسمشو چی میزارن .هرچی که هست بهترین حسی که توو عمرم داشتم و دارم و خواهم داشت .نمی دونی عشق مامانی که چقدر منتظر در آغوش کشیدنتم .    
28 آبان 1397

سونو تعیین جنسیت

مامانی الان 3 ماهه که ما تو رو توو دنیای خودمون داریم . عشق مامان و بابا دیروز رفتیم پیش دکتر فرزانه ، دکتر سونو گرافیت ، خیلی نگران سلامتیت بودم ، دلشوره داشتم و تووی دلم از خدا می خواستم فرشته کوچولویی که می خواد به ما بده سلامت باشه . مامانی لحظه اولی که دکتر دستگاه رو روی شکمم گذاشت و من دیدمت نمی دونی نمی دونی چه لحظه ای بود ، بهترین لحظه عمرم بود،  چشمام پر از اشک شوق بود می خواستم دستمو دراز کنم و صورت نازتو نوازش کنم . عشق مامان  ، بابایی از دیدنت دل توو دلش نبود نمی تونم خوشحالیرو که توو چشماش بود با هیچ کلمه ای توصیف کنم . بابایی بهترین بابای دنیا می شه چون مهربونترین و خوش قلب ترین مرد دنیاست. بعد از دیدنت نو...
15 آبان 1397

اولین تلکابین سواری در توچال

نی نی کوچولو ،  روز پنجشنبه 2 آبان من و تو و  بابایی و خاله جونی و دایی جون رفتیم توچال ایستگاه 5. کلی توی تلکابین گفتیم و خندیدیم . نازت کردیم و باهات حرف زدیم . خیلی خوش گذشت ولی هوا یکم سرد شده دیگه نمیشه زیاد ریسک کرد که مبادا مامانی سرما بخوره . بخاطر همین زیاد توو ایستگاه نموندیم . یه چایی خوردیم و چندتا عکس یادگاری بعد برگشتیم پایین.    
5 آبان 1397
1